Friday, December 24, 2010

شب کریسمس

خوب دیگه اینجا مردم مشغول آماده شدن برالی کریسمس و سال نو هستند
همه یه جورایی خوشحالن
گاهی وقتها به خودم میگم چرا
آیا ما هم شب عید خوشحالیم یا هنوز میگیم عید مال بچه هاست
برای برخی ها عید مثل کابوسه
نظافت شب عید خرید لباس و کفش نو برای همسر و بچه ها
عیدی دادن
دید و بازدید های رسمی و سالی یکبار و تعارفات اجباری
ما که ورزش میکنیم
جالب اینجاست که هم کریسمس رو با برف و سرما میشناسند اما اینجا شروع تابستان و فصل گرماست
ملت کم کم دارن لخت میشن زن و مرد هر روز که میرم سرکار دامن خانمها و شلوارک آقایون کوتاه تر میشه
به خودم میگم خدا بخیر کنه یه ماه دیگه که چله تابستون
ما که این چیزا رو تا حالا ندیدیم نکنه پاگیر شیم بعد با صدای جاهلی ملک مطیعی به خودم میگم
خدایا این دو تا چشم پاکو از ما نگیر

No comments: